English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop in temperature U کاهش دما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Drop by drop . I n drops. U قطره قطره
to take one's temperature U درجه گرمای کسیراسنجیدن نبض کسیرادیدن
temperature U درجه حرارت دما
temperature U دما
temperature U درجه گرما
temperature U درجه حرارت
temperature U حرارت
transition temperature U دمای فراگذری
transition temperature U دمای تحول
thershold temperature U استانه دمای ذرات
tempering temperature U درجه حرارت بازپخت
total temperature U دمای کل
temperature variation U تغییر دما
temperature stress U تنش حرارتی یا دمایی
temperature spots U نواحی دماگیر
temperature sense U حس دما
temperature scale U مقیاس دما
temperature saturation U اشباع دمایی
temperature programmer U برنامه ریز دما
temperature limit U مرز دما
transition temperature U دمای تبدیل
variations of temperature U اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
virtual temperature U دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
cryogenic temperature U دمای سرمازایی
curie temperature U دمای کوری
desired temperature U حرارتمطلوب
temperature selector U تنظیمکنندهحرارت
temperature scales U میزاندما
temperature gauge U صفحهدما
temperature control U درجهحرارت
fall in temperature U کاهش دما
intermediate temperature U درجه حرارت متوسط
actual temperature U درجهدمایواقعی
critical temperature U دمای بحرانی
temperature gradient U گرادیان دما
temperature gradient U تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
high temperature U دمای بالا
ignition temperature U درجه حرارت احتراق
intermediate temperature U درجه حرارت میانی
internal temperature U دمای درونی
internal temperature U درجه حرارت داخلی
inversion temperature U دمای وارونگی
kelvin temperature U دمای کلوین
optimum temperature U دمای بهینه
operating temperature U درجه حرارت کار
operating temperature U دمای عملیاتی
low temperature U درجه حرارت پایین
maximum temperature U درجه حرارت حداکثر
maximum temperature U دمای ماکزیمم
mixture temperature U دمای اختلاط
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
rise in temperature U افزایش دما
he has no temperature to day U امروز تب ندارد
temperature function U تابع دما
temperature correction U تصحیح دمایی
temperature coefficient U ضریب حرارتی
temperature coefficient U ضریب دما
softening temperature U دمای نرم شدن
effective temperature U دمای موثر
equiviscous temperature U گرمای لزوجت
equiviscous temperature U دمای همدوسندگی
filament temperature U درجه حرارت فیلامان
final temperature U درجه حرارت نهایی
room temperature U دمای اتاق
temperature rise U افزایش دما
neel temperature U دمای نل
boyle's temperature U دمای بویل
barrel temperature U دمای پاتیل
brittleness temperature U دمای شکنندگی
brittle temperature U دمای شکنندگی
ambient temperature U دمای محیط
annealing temperature U دمای تابکاری
ambient temperature U درجه حرارت محیطی
absolute temperature U دمای مطلق
blackbody temperature U دمای جسم سیاه
brightness temperature U دمای درخشایی
high or low temperature U گرمای زیادیاکم
high temperature alloy U الیاژ درجه حرارت بالا
high temperature steel U فولاد با ثبات حرارتی
high temperature strength U استحکام حرارتی
rankine temperature scale U مقیاس دمای رانکین
reaumur temperature scale U اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
rankin temperature scale U مقیاس دمای رانکین
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
rankin temperature scale U اشل دمایی رانکین
wet bulb temperature U دمای تر مخزن
heat deflection temperature U دمای انحراف گرمایی
absolute temperature scale U مقیاس دمای مطلق
absolute temperature scale U مقیاس مطلق
temperature independent paranagnetism U پارامغناطیس گرما مستقل
thermodynamic temperature scale U مقیاس دمای ترمودینامیکی
approximate absolute temperature U دمای مطلق تقریبی
dry bulb temperature U دمای خشک مخزن
exhaust gas temperature U دمای گاز خروجی
magnetic transition temperature U درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
rubbery transition temperature U دمای تبدیل لاستیکی
gamma transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature U دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature U دمای تبدیل شیشهای
temperature control knob U دریچهکنترلدما
temperature of dew point U علامتشبنمدرهوا
normal temperature and pressure U شرایط استاندارد
standard temperature and pressure U شرایط متعارفی
standard temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure U شرایط استاندارد
normal temperature and pressure U شرایط متعارفی
kelvin temperature scale U اشل دمایی کلوین
maximum safe temperature U درجه حرارت مجاز حداکثر
maximum surface temperature U درجه حرارت سطحی حداکثر
celsius temperature scale U مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale U اشل دمایی سانتیگراد
internal temperature rise U افزایش درجه حرارت داخلی
constant temperature pressure U welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
magnetic transition temperature U نقطه کوری
normal temperature and pressure U شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
centigrade temperature scale U مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
daily range of soil temperature U دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
yield point at normal temperature U نقطه تسلیم در دمای بالا
maximum permissible temperature rise U حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
tumble dry at low temperature U بادرجهکموخشکبهمبزنید
temperature set point knob U دکمهتنظیمدما
tumble dry at medium to high temperature U بادرجهمتوسطبهبالاوخشکبهمبزنید
drop U بار
drop U ژیگ
drop U یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U افت سقوط
drop U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop-out U افت
drop-out U ترک کننده
drop-out U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop U چکه
drop U نقل
drop U رهاکردن
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
drop U انداختن قطع مراوده
ir drop U افت ای ار
drop U افت
drop U سقوط
drop U فرود
to drop in U اتفاقا دیدنی کردن
drop U افتادن چکیدن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop U چکه سقوط
drop U اب نبات
drop U قطره
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
drop U از قلم انداختن
drop U جاگذاشتن حریف
drop U کم کردن
drop U جرعه کمی
drop off U مردن
drop off U دفاع بیرون از منطقه خود
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
drop out U افت
drop out U حذف شدن
drop out U حذف تصادفی
drop by U بکسی سر زدن
drop behind U عقب ماندن
drop off U بخواب رفتن
drop by U دیدن
To drop in on someone . U به کسی سرزدن
drop in U سرزدن
drop in U اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in U درج تصادفی
drop U [نوعی طاق]
drop by <idiom> U بازدید از کسی با جایی
drop behind U عقب افتادن از
to drop in U سرزدن
the very last drop U اخرین قطره
drop by U مختصرکردن
to drop something off [at someone's] U چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
to drop on U سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop U ول کردن
to drop someone off U کسی را پیاده کرن
to let drop U رهاکردن
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop in <idiom> U دیدار کوتاه
drop out U از قلم افتادگی
to let drop U انداختن
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
Drop me a line . U برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
peppermint drop U قرص نعناع
To drop a brick . <idiom> U دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
I just cant drop my work and go . U نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint <idiom> U فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
drop in the bucket <idiom> U مقداری جزئی
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
ohmic drop U افت اهمی
one should not drop the pilot U شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
drop back <idiom> U عقب نشینی کردن
drop (someone) a line <idiom> U چند خط(برای کسی)نوشتن
Drop dead <idiom> U کم کردن مزاحمت
a drop in the ocean <idiom> U قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com